کتابهای مرجع و از جمله دایرةالمعارفها و یا فرهنگنامهها در کشور ما به سه روش تهیه میشود. بیشتر آنها ترجمه هستند. برخی به نوعی از روش گردآوری و کنار هم چیدن اطلاعات پیروی میکنند و شمار اندکی نیز تألیفی هستند.
تهیه و انتشار آن دسته از کتابهای مرجع که ترجمه هستند، مانند دایرة المعارف آکسفورد برای کودکان دنیا، مجموعههایی که با نام دانشنامههای موضوعی ترجمه میشوند، چند مترجم خوب همراه با یک ویراستار ورزیده کار را پیش میبرند.
آنان برای جمعآوری اطلاعات، سازمان دادن آنها، صحت اطلاعات، انطباق آن با نیاز نسل جوان، انتخاب تصویر، صفحهپردازی و انتخاب حروف دغدغهای ندارند. بعضی از این دایرةالمعارفها حتی زحمت الفبایی کردن براساس الفبای فارسی را نیز به خود ندادهاند و مقالهها را مطابق الفبای لاتینی به دنبال هم آوردهاند و فقط به ارائه فهرستی در ابتدا اکتفا کردهاند،
البته کاغذ مرغوب، زیبایی تصویرها، روی جلد رنگارنگ، در آغاز توجه خواننده را جلب میکند ولی در بیشتر موارد، پس از چند بار مراجعه اطلاعات ناقص، یکسویهنگری و اشتباهات فاحش آنها به چشم میخورد. بهترین این آثار، جواب کودکان و نوجوانان کشور مؤلف را میدهند و به تاریخ، جغرافیا، ادبیات و هنر کشور خود میپردازند و تعهد چندانی برای جوابگویی به پرسشهای نوجوانان سایر کشورها ندارند. بزرگنمایی کشور خود و آنچه به آن تعلق دارند و کوچکنمایی سایر کشورها نیز در آنها کاملاً مشهود است.
آن دسته از کتابهای مرجع که روش گردآوری و کنار هم چیدن را به کار میگیرد اطلاعات را از مدارک و اسناد برمیگزینند و طبق طرحی مشخص آنها را دنبال هم میآورند. در پایان هر جمله مشخصات سند مورد استفاده، نام و شماره صفحه را میآورند و یا در پایان مقاله منبع مورد استفاده خود را معرفی میکنند. در این روش نیز مسئولیت صحت اطلاعات را به عهده نمیگیرد و منبع مورد استفاده را پایه قرار میدهد.
در دانشنامههای تألیفی مانند فرهنگنامۀ کودکان و نوجوانان، هر مقاله باید حاصل جستجویی در اسناد معتبر و آخرین دستاوردهای علمی مربوط به آن باشد.
روش تألیف در فرهنگنامه، مطالعۀ عمیق برای تسلط بر موضوع مقاله، تفکر بسیار برای انتخاب آگاهیهای مورد نیاز پرسشگر جوان، انتخاب مثالهای قابل درک و اطلاعات درست، رعایت حدود مقاله، ساختار منظم آن و بالاخره نوشتن آن به زبان ساده است. منابع مقاله در پایان مقاله دستنویس ذکر میشوند و گاه نیز نویسنده رونوشت آنها را ضمیمه میکند. ولی در اصل مقالۀ فرهنگنامه نامی از منابع برده نمیشود.
نویسندة مقالۀ فرهنگنامه ممکن است طرح مقالههای مشابه را در اختیار داشته باشد و ملزم به رعایت آن باشد. ولی برای هر اطلاعی باید به صحت آن کاملاً اطمینان داشته باشد و آن را درست در جای خود ارائه دهد. او نیاز به نوعی خلاقیت دارد و باید بتواند خود را جای کودک و نوجوان مراجعهکننده بگذارد و پرسشهای خود را در ذهن مرور کند. حتی منشأ پرسش را که گاه کتاب درسی و گاه مطلبی در مطبوعات یا رسانهها است، بشناسد و حدود آگاهی لازم را نیز معین کند. نویسندۀ فرهنگنامه حق داوری، اظهار نظر شخصی، بزرگ و کوچک جلوه دادن بعضی وقایع و جهتگیری سیاسی و سیاست روز را ندارد. همة این ویژگیها کار تألیف مقاله را دقیق، دشوار و زمانبر میکند.
در فرهنگنامه هیچ مقالهای مستقیم به حوزة ویرایش نهایی نمیرود زیرا هر مقاله پس از تأیید گروه تخصصی و تدوین مناسب برای کارشناس متخصص و سیاستگذاران فرهنگنامه فرستاده میشود. سپس در گروه یا در حوزههای تخصصی ویرایش مقدماتی میشود و یکبار دیگر بررسی علمی جامع میشود و سپس به مرحلۀ ویرایش نهایی میرود. این مراحل در انتخاب تصویر، جدول، نمودار، نقشه و زیرنویس تصویر نیز طی میشود. ویرایشها و کارگروهی روی مقالهها بحثهای بسیاری برمیانگیزد که گاه نویسندۀ اولیۀ مقاله انتظار آن را ندارد. در کار مقالهنویسی برای فرهنگنامه دقتی در حد وسواس مجاز است.
در هر جلد فرهنگنامه مقالههای خاص وجود دارند که ما آنها را با نام مقالههای دشوار مشخص میکنیم. تجربه به ما آموخته است که این مقالهها، که بیشتر مقالههای بلند هستند نیاز به تفکر و مطالعۀ فراوان، جستجو، مشاوره، نوشتن و بازنوشتن و یافتن طرح خاص خود دارند و باید زمان لازم را برای آنها در نظر گرفت. گاه بیش از سه سال زمان نیاز دارند تا به شکل مطلوب برسند. مقالۀ آموزش و پرورش در جلد اول، مقالههای اخترشناسی و ادبیات در جلد دوم، مقالههای انسان، انقلاب و انقلاب مشروطیت در جلد چهارم، مقالههای بودا، بازار و بینهایت در جلد ششم، مقالة پهلوی در جلد هشتم، تئاتر در جلد نهم، جهانیشدن در جلد دهم و مقالههای چین، حافظ، حشره و حقوق در جلد دوازدهم و بسیاری دیگر نمونههایی از این مقالهها هستند که سالها کار بردهاند. در بیشتر این مقالهها شورای مشورتی کودکان و نوجوانان فرهنگنامه با پرسشهای گاه منظم و گاه پراکندة خود ما را یاری کردهاند و جرقههای لازم را در ذهن نویسندگان زدهاند.
گاه اتفاق افتاده است که مشاوران نوجوان، مقالهای را که ماهها برای تنظیم آن کارکرده بودیم در جلسة مشاوره رد کردهاند و تذکرات بسیار ارزنده دادهاند . مثلاً پیام آنها این است که نمیخواهند مقالۀ فرهنگنامه تکرار مطالب درسی باشد. همچنین ما میدانیم که نباید نقش کتاب دانستنیها را داشته باشیم و به هر سؤالی در چند جمله جوابی باری به هر جهت بدهیم.
تألیف در فرهنگنامۀ کودکان و نوجوانان علاوه بر صحت و دقت و بهروز بودن اطلاعات دو ویژگی دارد که عبارتاند از:
1- جامعیت هر مبحث.
2- نگاه از ایران و ابعاد آن.
- جامعیت
هر یک از رشتههای علوم شامل مباحث کلی و پایهای و مباحث جزیی و شاخهای است. مثلاً علم اخترشناسی، کل کیهان را به تحقیق و بررسی مداوم میگیرد که شامل کهکشانها، ستارهها، سیارهها، سیاهچالهها، دنبالهدارها و … میشود. حرکت وضعی و انتقالی، انبساط و انقباض، از مباحث پایهای این علم و سفینههای فضایی، تلسکوپها و ماهوارهها برای مطالعۀ کیهان، از وسایل مورد نیاز و از زیرشاخههای این علم هستند. همة اینها و بسیاری مطالب دیگر در فرهنگنامهای که مقالههای آن الفبایی ارائه میشود باید طوری آورده شوند که اگر فردی همۀ مقالههای اخترشناسی را فهرست و کپی کرده و مطالعه کند نگاه جامعی از علم اخترشناسی به دست آورد.
در همۀ رشتههایی که فرهنگنامه به آنها میپردازد، در علوم تجربی یا علوم انسانی و اجتماعی، این جامعیت نگاه در نظر گرفته میشود.
گاه در نقد فرهنگنامه، کمبود بعضی از مدخلها را به ما تذکر دادهاند. مثلاً گفتهاند چرا مقالۀ آش داریم و آبگوشت نداریم؟ چرا مدخل تلویزیون داریم و آتاری نداریم؟ پاسخ ما این است که فرهنگنامه کتاب دانستنیها نیست، بلکه دایرةالمعارفی است که مقالة آش را از دید مردمشناسی میآورد و دربارة همة غذاها مقاله ندارد، و به وسایلی که گاه و بیگاه ساخته میشوند نیز نمیپردازد. بلکه دستگاههای اصلی و چگونگی کار آنها را مطرح میکند.
گاه اطلاعات جامع و فراتر از دانش پایۀ خوانندة کودک و نوجوان در بعضی از مقالهها به چشم میخورد، در چنین مواردی در واقع مخاطب ما خانواده و مربیان نوجوانان هستند.
نگاه جامع از مؤلف یک پژوهشگر میسازد و او بهطور مداوم دربارة آخرین نظریهها، اکتشافها و اختراعها مطالعه میکند و ضرورت کامل کردن مقاله را در جلدها و جزوههای پیوست در نظر میگیرد. جامعیت، بازنگری در مجموعه مدخلهای هر رشته را نیز هر چند سال یکبار میطلبد. این بازنگری در برنامۀ کار نیمۀ دوم سال 1384 فرهنگنامه قرار داشت.
- نگاه از ایران
مطالعه نشان میدهد که دایرةالمعارفهای معروف جهان که چندین بار نیز ویرایش شدهاند و دهها سال از تدوین آنها میگذرد به پرسشها و نیازهای مخاطبان کشور خود توجه خاص دارند. مثلاً صفحههايي که به معرفی کشور خود اختصاص میدهند چندین برابر صفحاتی است که مربوط به سایر کشورهاست. بزرگان کشور خود را مفصلتر و جامعتر معرفی میکنند، به گذشتة تاریخی کشور خود توجه ویژه دارند. نگاه آنها به تاریخ جهان نیز متأثر از نگرشهای خاص رایج در کشور خودشان است.
زمانی که هدف از تألیف فرهنگنامۀ کودکان و نوجوانان مشخص میشد بر نگاه از ایران همراه با نگاه علمی و مردمی تأکید بسیار شد. اینکه کودک و نوجوان ایرانی میخواهد و ضرورت دارد جغرافیا، تاریخ، فرهنگ، آداب و رسوم، ادبیات و هنر خود را بشناسد، امری روشن و غیرقابل انکار است. ولی نگاه از ایران تنها به این ضرورت محدود نمیشود. مردم سرزمین ما در طی تاریخ چندهزارسالۀ خود به نگرشی دست یافتهاند که جایگاه والای انسان و مسئولیت او را در قبال طبیعت، زمین و زمان مشخص میکند. در مسیر تحول دانش و هنر آثاری پدید آوردهاند که شناختن آنها برای هر ایرانی ضرورت دارد. نشیبها و فرازهایی را در تاریخ خود تجربه کردهاند که وحدت و استحکام ملی آنها را ساخته و پرداخته است. گذشته از آن امروزه در موقعیتی قرار گرفتهاند که باید به حفظ ثروتهای مادی و معنوی خود و به خدمت گرفتن آنها برای بشریت توجه داشته باشند. مؤلف فرهنگنامه به این نکتهها واقف است، ولی همواره منابع قابل مراجعة مناسبی در اختیار ندارد. بزرگنماییهای باور نکردنی در بسیاری از منابع داخلی و کوچک شمردن عمدی در بسیاری از منابع خارجی سبب میشود نویسندههای مقالههای فرهنگنامه با دقتی خاص به مطالعه، جستجو، تفکر، مقابله، مقایسه و بازنگری اطلاعات بپردازد تا به آگاهیهای قابل اطمینان برسد.
مثلاً آنچه در منابع غربی در زمینة مسیر تحول علوم مختلف مشاهده میشود، چیزی است که ما آن را پرش بیست قرنی مینامیم، یعنی علم در قرن سوم پیش از میلاد در یونان پایهگذاری میشود و در قرن هفدهم در غرب اروپا دنبالۀ آن گرفته میشود. سیر تحول علم در مصر، ایران، چین، هند و سپس در کشورهای اسلامی یکسره نادیده گرفته میشود. بازسازی این بیست قرن پرش، مطالعة گسترده و همه جانبهای میطلبد، بهخصوص روشن کردن سهم ایران در این سیر تحول. این امر زمان، مطالعه، مشاوره و جستجوی مداوم میطلبد و ذهن باز، پذیرا و دقتی میخواهد. مقالههای مربوط به افراد صاحب نام در تاریخ و فرهنگ سرزمین ایران ، گسترههای مختلف جغرافیایی این کشور، مقالههای مربوط به هر بنایی، هر رسمی، هر کتابی بارها و بارها نوشته میشود و روی تکتک کلمههای آن دقت میشود تا به خواننده اطلاعات درست منتقل شود.
نگاه از ایران در زمینههای امروزی، مانند مقالة جهانی شدن نیز نیاز به تفکر، مطالعه و مشاورة فراوان دارد. مثلاً برای تدوین مقالۀ جهانی شدن، گذشته از چند ماه مطالعة چند نفر از همکاران، از نظرهای متخصصان سازمان مدیریت و برنامهریزی و چند تن از صاحب نظران بهره جستیم. جلسهای با مشاوران نوجوان و جمعآوری پرسشهای آنها به ما نشان داد نسل جوان به مباحث مربوط به جهانی شدن توجه دارد و میخواهد اثرات اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و زیستمحیطی آن را بشناسد.
نگاه از ایران سبب میشود فرهنگنامه نقشی سازنده و قابل تعمق در خودشناسی و هویتیابی نسل جوان کشور داشته باشد و از آشنایی با چند نام و چند کتاب فراتر برود. در دنیای کنونی هر اندیشة مربوط به هر زمان ارزش بازنگری و دوباره سنجی دارد. این بازنگری و دوباره سنجی از ویژگیهای مؤلفان فرهنگنامۀ کودکان و نوجوانان شده است، چه آنهایی که متنها را تهیه میکنند، چه آنهایی که به انتخاب تصویرها، نقشهها و جدولها میپردازند و چه آنهایی که ویرایش مقالهها را به عهده دارند.
همۀ ما با اشتیاق به دیگران گوش میدهیم، حتی اگر نظر یک کودک خردسال باشد. همة ما مطالعه میکنیم و سعی داریم در جریان آخرین اخبار علمی، فرهنگی، سیاسی و هنری قرار بگیریم. سیر و سفر در ایران را مغتنم میشماریم، گوش به اخبار میدهیم، دائم میپرسیم، دائم مشورت میکنیم و دائم در جستجوی راههایی هستیم که اطلاعات بیشتر، تازهتر، جامعتر و درستتر را در اختیار نسل جوان بگذاریم.
توران میرهادی
دبیر اجرایی فرهنگنامۀ کودکان و نوجوانان – 1388