اِسفَرایِن

اِسفَرایِن از شهرهای استان خراسان شمالی و مرکز شهرستان اِسفَرایِن است. در حدود 68 کیلومتری بجنورد، مرکز این استان، و 759 کیلومتری تهران قرار دارد. جمعیت آن 490 59 نفر است (سرشماری سال 1395 ھ ش).

اُسطوره

اُسطوره افسانه‌ای است که اندیشه و اعتقاد مردم روزگاران باستان و قبیله‌های بَدوی کنونی را دربارۀ هستی، آفرینش جهان، پیدایش و نقش خدایان کُهَن، زندگی و مرگ و سرانجام جهانِ پس از مرگ بیان می‌کند. اَساطیر، یعنی اسطوره‌ها، شناخت ابتدایی مردم روزگاران کهن از انسان و جهان پیرامون انسانهاست. این افسانه‌ها می‌کوشند نشان دهند که جهان و زندگی کِی، چگونه، از چه و به‌دست چه کسی پدید آمده است، کی پایان می‌پذیرد و پس از مرگ بر سر مردگان چه خواهد آمد. برخی از این اسطوره‌ها یا افسانه‌ها نیز چگونگی پیدایش پدیده‌های طبیعی چون روز و شب، فصلها، رعد و برق، زمین‌لرزه، آتشفشان، باران و خشکسالی را نشان می‌دهند. بعضی نیز از چگونگی آشنایی انسان با کارهایی چون کشاورزی، شکار و ماهیگیری سخن می‌گویند. بعضی دیگر از این افسانه‌ها می‌کوشند چگونگی پدید آمدن احساسهایی چون عشق و دوستی و راههای رهایی انسان از درد، رنج و بیماری را نشان دهند.

اُسطُرلاب

اُسطُرلاب ابزاری است که مُنَجِّمان قدیم برای اندازه‌گیریهای نجومی، مانند ارتفاع خورشید یا ستاره‌ها از سطح اُفُق، تعیین ساعت طلوع و غروب خورشید، تعیین زمان کسوف و خسوف و همچنین در علم تَنجیم به کار می‌بردند. (تنجیم یا احکام نجوم پیشگویی رویدادهای زندگی افراد است براساس این باور که حرکت اجرام آسمانی بر زندگی آنها اثر دارد.) دریانوردان نیز برای جهت‌یابی و تعیین موقعیت خود در دریا از این ابزار استفاده می‌کردند. اسطرلاب برای اندازه‌گیریهای دیگر، مانند تعیین ارتفاع ساختمانها و مِناره‌ها و اندازه‌گیری عرض رودخانه‌ها نیز به‌کار می‌رفت. اُسطُرلاب مُسَطَّح رایج‌ترین نوع این ابزار نجومی بود. بعدها اسطرلابهایی از نوع دیگر مانند اسطرلاب خَطّی و اسطرلاب کُرَوی نیز ساخته شد.

اِسرافیل

اِسرافیل در روایتهای اسلامی، از فرشتگان مُقَرَّب (نزدیک) خداوند است. بنابر این روایتها، هنگامی که خدا آدم(ع) را خلق کرد و از فرشتگان خواست که به او سجده کنند، اسرافیل نخستین فرشته‌ای بود که به او سجده کرد. همچنین گفته شده است که در پایان جهان، اسرافیل در صور (بوق، شیپور) خود می‌‌دَمَد و در پی آن همۀ موجودات جهان می‌میرند. آن‌گاه در روز قیامت بار دیگر اسرافیل در صور خود می‌دمد و این‌بار همۀ مردگان زنده می‌شوند تا به حساب کارهای نیک و بدشان رسیدگی شود. در قرآن، نام اسرافیل نیامده است، اما به نَفخِ صور، یعنی دمیدن در صور، اشاره شده است.