گَرده افشانی

گَرده اَفشانی انتقال دانۀ گرده از پرچم به کُلالۀ گل است. این عمل سبب باروری گیاه و تولید دانه می‌شود. گرده‌افشانی به‌کمک باد، حشرات، پرندگان و سایر جانوران، آب و انسان انجام می‌شود. حفظ اکوسیستم و زنجیرۀ غذایی از مهم‌ترین و ضروری‌ترین کارکردهای گرده‌افشانی است. تأمین غذای موردنیاز انسان و سایر جانداران وابسته به گرده‌افشانی و تولیدمثل گیاهان است.

گُرسنگی

گُرسنگی حالت ناخوشایند و ناراحت‌کننده‌ای است که براثر نیاز انسان به غذا احساس می‌شود. احساس گرسنگی در بدن همراه با انقباض ماهیچه‌های معده و گاه همراه با درد است. نخستین نشانۀ گرسنگی، کاهش گلوکز یا قندِ خون است. این کاهش از طریق اعصاب حسی به غدۀ هیپوتالاموس در مغز، که یکی از کارکردهای آن تشخیص و تحریک گرسنگی است، فرستاده می‌شود و این غده از طریق اعصاب حرکتی، فرد را برای رفع گرسنگی آماده می‌کند. غریزۀ گرسنگی در همۀ جانداران سبب سلامت و بقا است، اما نارسایی غذایی و بی‌غذایی سبب درد، بیماری، عدم فعالیت و مرگ می‌شود.

گَرسیوَز

گَرسیوَز (کرسیوز) از چهره‌های داستانهای باستانی ایران است که علاوه‌بر منظومه‌های حماسی شاهنامه و بانوگُشسب‌نامه، در متنهای دینی چون اوستا و دینکرد نیز از او یاد شده است. کلمۀ گرسیوز در زبان اوستایی به‌معنای سست و کم‌استقامت بوده است. در داستانهای ایرانی، او پسر پَشَنگ و برادر افراسیاب و نیز سپهسالار توران است که به ایران حمله می‌کند. در این جنگ سیاوش، پسر کیکاووس، شاه کیانی، با کمک رستم سپاه توران را شکست می‌دهد و گرسیوز را وادار به عقب‌نشینی می‌کند. افراسیاب که از رنجیدگی سیاوش از پدرش آگاه است، به او پیشنهاد می‌کند که به توران‌زمین برود. سیاوش پس از مشورت با رستم پیشنهاد او را می‌پذیرد و به توران می‌رود. در آنجا با فرنگیس، دختر افراسیاب، ازدواج می‌کند و با موافقت افراسیاب، در توران زمین، شهری بزرگ و زیبا می‌سازد که آن را سیاوشگِرد می‌نامند. تواناییها و هنرنماییهای سیاوش در بزم و رزم و توجه مخصوص افراسیاب به او، آتش کینه و حسادت را در دل گرسیوز روشن می‌کند. او با انواع نیرنگها سرانجام افراسیاب را وادار می‌کند تا به کشتن سیاوش فرمان دهد.

گَرشاسبنامه

گَرشاسبنامه منظومه‌ای حماسی به زبان فارسی در شرح پهلوانیهای گرشاسب، پهلوان اسطوره‌ای ایران، است. این منظومه را اسدی طوسی، شاعر، لغت‌شناس و لغتنامه‌نویس قرن پنجم هجری قمری، در قالب مثنوی و به سبک شاهنامه سروده است.