اِبنِ شَهرآشوب دانشمند شیعه در علم فقه و حدیث در قرن ششم هجری قمری است. نامش اَبوجَعفر مُحَمدِبنِ علی بود. چون پدربزرگش شهرآشوب نام داشت به ابن شهرآشوب مشهور شد.
اِبنِ عَرَبی (638-560 ھ ق) عارِف، مُفَسِّر و شاعر مسلمان اَندَلسی است. نامش محّمد بود و به ابن عربی و مُحییِالدّینِ عَرَبی نیز شهرت داشت.
اِبن جَوزی (597-510 ھ ق) فَقیه، مفسّر، حَدیثدان، تاریخنویس و از واعظان حَنبَلی، یکی از چهار مذهب مهم اهل سُنَّت، است. نامش عَبدُالرَّحمان بود و به اَبوالفَرَجِ بنِ جَوزی نیز مشهور است.
اِبنِ بابِوَیه (ابن بابویه) فَقیه و مُحَدِّث شیعۀ قرن چهارم هجری قمری است. نامش اَبوجَعفر محمّد قُمی بود که به اِبن بابِوَیه یا ابن بابویه و صَدوق یا شِیخِ صَدوق شهرت یافت.
اِبلیس در قرآن نام فرشتهای است که از فرمان خداوند سر باز زد وحضرت آدم (ع) را سَجده نکرد. بههمینسبب از درگاه خداوند رانده شد و ازآنپس کوشید تا کسانی را که از بندگان نیکوکار خداوند نباشند گمراه کند. حَوّا، همسر آدَم، را فریفت و حوّا آدم را به خوردن میوۀ درختی که برای آنان ممنوع شده بود وادار کرد. در بعضی از تَفسیرها آمده است که ابلیس بهکمک یک مار توانست وارد بهشت شود. گروهی ابلیس را از جِنها دانستهاند. نامش در قرآن گاهی ابلیس و بیشتر شِیطان آمده است. هر موجود گمراهکننده را نیزشیطان نامیدهاند و قرآن آنها را یارانِ ابلیس میخواند.
نگاه کنید به نهج البلاغه